روز خبرنگار، فرصتی است برای پاسداشت قلمهایی که بیهیاهو و با مسئولیتپذیری، روایتگر حقیقتاند. خبرنگاران حوزه بهداشت و درمان صنعت نفت، شاید کمتر در مرکز توجه باشند؛ اما نقش بیبدیل و کلیدی در اطلاعرسانی دقیق، امیدآفرینی و شفافسازی درباره سلامت کارکنان، خانوادهها و خدمات درمانی ایفا میکنند.
به همین مناسبت، خبرنگار نشریه «مشعل» پای صحبت زینب محمدی، یکی از خبرنگاران پرتلاش این حوزه؛ کسی که با دغدغه، دقت و دل سپردگی، در مسیر آگاهی بخشی گام برمیدارد، نشسته تا از او بشنود هر آنچه را که در حساسترین و سنگینترین حوزه انسانی برایش خاطره شده است.
زینب محمدی، خبرنگار پرتلاش و متعهد حوزه بهداشت و درمان صنعت نفت گچساران است که قلم فرساییاش در این عرصه به عدد 15 میرسد. او از سال 1397 تاکنون روایتگر تلاشهای خاموش کادر درمان، پزشکان، پرستاران و خدمتگزاران عرصه سلامت صنعت نفت است.
از محمدی درباره چگونگی ورودش به عرصه رسانه و خبرنگاری میپرسم که چشمانش از ذوق برق میزند. با لبخندی بر لب میگوید: ورود من به عرصه خبر کاملاً اتفاقی بود؛ روزی یکی از دوستانم که از علاقه من به حوزه نویسندگی و خبر اطلاع داشت، با دیدن پوستر کلاسهای خبرنگاری در دانشگاهش، من را در جریان برگزاری این کلاسها گذاشت. با ثبتنام در این دورهها زندگی حرفهای من وارد مسیر تازهای شد. اما دیدن نام خود برای اولین بار پای گزارشی در یک هفته نامه محلی، برایم حکم قدم گذاشتن در دنیایی بزرگتر بود و مهر تأیید مدیرمسئول هم مجوز ورودم به جهانی بزرگتر و زیباتر. حالِ آن روزها برایم آنقدر عجیب و مقدس بود که شاید وصفش کار بسیار سختی باشد.
محمدی همانطور که به گوشهای خیره شده، ادامه میدهد: امروز که به تمام روزهای سپری شده فکر میکنم، واقعا در انتخاب بهترین روزها عاجزم؛ چراکه تک تک لحظاتی که با عطر کاغذ سپری شده، یک روز زیبا در زندگی من ساخته است.
در این شغل خطیر به قول حافظ «شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم»؛ زیرا اگر عاشقی در میان نباشد، هر یک از ما اهالی رسانه بنا به تحصیل و تخصصی که داریم، در شغلی سادهتر و شاید با درآمد بیشتر که حداقل ساعت کاری مشخصی داشته باشد، مشغول به کار میشدیم؛ اما آمدیم و عاشقانه سختیها و شب بیداریها و سفرهای کاری را در شرایط خاص جوی، شکایتها، تهدیدها و ... به جان خریدیم و ماندیم؛ زیرا به قداست قلم و کاغذ و اینکه شاید بتوانیم آینهوار گرهگشای کار خلق باشیم و راستیها را فریاد بزنیم، اعتقاد داریم.
خاطره سازیهای تکرار ناشدنی
از او، بهترین خاطره دوران فعالیتش در عرصه رسانه و خبر را جویا میشوم که با فرو دادن نفسی عمیق، میگوید: این سوال یک جمله و پاسخ آن به اندازه تمام لحظات و ثانیههای سپری شده طی ۱۵ سالی است که در این شغل پشت سر گذاشتهام؛ چراکه تمام دقایق این حرفه، خاطراتی شیرین و لحظات ناب آن، تکرار ناشدنی است.
از بدترین خاطره از دوران فعالیتش هم اینگونه یاد میکند: انتقادناپذیری برخی مسئولان و شکایت از خبرنگاران، جزو خاطرات بد این حرفه است؛ زیرا برخی مسئولان فقط توقع تعریف و تمجید دارند و با کوچکترین نقد، شروع به پرخاشگری و تهدید خبرنگار کرده و از او شکایت میکنند. شیوع ویروس کرونا و جان باختن جمعی از هموطنان هم جزو خاطرات تلخی است که در طول دوران فعالیتم در عرصه رسانه با آن روبه رو شدم.
محمدی در پاسخ به این پرسش که آیا تا به حال شده از کار خبر پشیمان شده باشید و بخواهید آن را کنار بگذارید؟ میگوید: سوال پرجوابِ بی جواب، فکر کردن و پاسخ دادن به این سوال که از کار خبری پشیمان هستم، واقعا سخت است.
اگر عشق دارید، بسمالله
وقتی از خبرنگار حوزه بهداشت و درمان صنعت نفت گچساران میپرسم که آیا این شغل را به نسل جوان توصیه میکنید، با عشقی در کلام میگوید: این شغل برای کسانی مناسب است که عاشق هستند؛ عاشق مردم و زندگی در میان جامعه. کسی که بتواند با مردم ارتباط برقرار کند و شنونده خوب داستانهای شاد و غمبار مردم و سنگ صبورشان باشد و آنها را به صورت تصویری و با متنی خوب و دلنشین نقل کند؛ قطعا به چنین کسی میگویم که برای شروع کار بسمالله را بگوید و وارد میدان شود و با عشق به مردم بنویسد. کسی که حرفه خبرنگاری را انتخاب میکند، قطعا به دنبال کسب درآمد نیست؛ بلکه انتخاب او مرز میان عشق و جنون است که یا باید بماند و همه ناملایمات را تحمل کند و یا برود و از عشق خود دست بکشد؛ زیرا عشق، سرمایهای است که یک خبرنگار دارد.
مراقبت از جامعه در سکوت
محمدی درباره مشکلات و موانع پیش روی خبرنگاران و راهکارهای مرتفع شدنشان برایمان میگوید: ما خبرنگارها، دردهای مردم جامعه را میشنویم، در مقابل آن احساس مسئولیت و برایش راه چارهاندیشی میکنیم، حتی به قیمت زیر سؤال رفتن خودمان. آنهایی که عاشقانه پا به این عرصه میگذارند، میدانند که روز و شب ندارند؛ گاهی شب تا صبح فقط برای انتخاب یک تیتر «جذاب و مخاطب پسند» بیدار هستند و تا صبح فکر میکنند.
به گفته وی، بارها شده که یک گزارش یا یادداشت را آماده کردهایم؛ اما برای انتخاب یک تیتر مناسب، چند روز آن را در بایگانی نگه داشتهایم، صبح تا شب و شب تا صبح به آن فکر کردهایم که مبادا این مطلب خوب، به خاطر انتخاب یک تیتر نامناسب، سوخت شود؛ اما این پایان ماجرا نیست؛ زیرا پس از انتخاب تیتر مناسب، باید به متن بازگردیم و بازنگری کنیم تا مبادا نوشتن یک پاراگراف یا یک جمله و حتی یک کلمه، موجب رنجش خاطر کسی شود و حقالناسی برایمان به دنبال داشته باشد، یا طوری نباشد که به شکایت و دادگاه و... منجر شود.
به اینجای گفت وگو که میرسیم، محمدی نفسی عمیق میکشد و خیره به تقویم روی میز میگوید: روز «خبرنگار» هم به ما یادآوری میکند که در سکوت مراقب جامعه هستیم، در بزنگاهها حضورمان فعال میشود و با تمام مشکلات ادامه میدهیم؛ زیرا نمیخواهیم چراغ حقیقت خاموش شود.
این خبرنگار ادامه میدهد: امروز نقش بیبدیل خبرنگاران در آگاهیبخشی به جامعه و تنویر افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و مردم بیش از گذشته با سختیهای این حرفه آشنا شده و به آگاهی رسیدهاند. رفع مشکلات معیشتی، بیمه و افزایش سطح سواد رسانهای مدیران، گامی مهم برای افزایش انگیزه فعالیت خبرنگاران است؛ اما با وجود تصور و تفکر تمامی این استرسها و نامهربانیها، باز هم مینویسیم؛ چون این حرفه را با عشق انتخاب کردهایم و پای آن ایستادهایم و با آن زندگی میکنیم.