مداخله روانشناختی برای تمامی افراد در معرض بحران ضروری و امری مورد توجه بوده و تحقیقات متعددی سودمندی این مداخلات را نشان داده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بهداشت و درمان صنعت نفت گچساران، ما در لحظه ها و روزهای نخست هر فاجعهای با افرادی مواجه هستیم که وقایع دردناکی را پشت سر گذاشته، احتمالاً ساعاتی را تنها زیر آوار ماندهاند، مرگ را بارها از نزدیک لمس کرده شاید شاهد اجساد یا مرگ نزدیکان و از دست دادن همسایگان، دوستان، همبازیها یا حتی عزیزان خود بوده اند.
احساس درماندگی شدید ، بهت، وحشت، از دست دادن همه چیز و احساس گناه از مسایل شایع این عزیزان است، احساس گناه از این رو که او زنده مانده است و عزیزان دیگر از دست رفته اند ( احساس تقصیر که شاید می توانستیم کمک کنیم اما کوتاهی کردم)(احساس خشم و عصبانیت حتی نسبت به تقدیر، مقدسات دینی و خداوند که چرا این اتفاق باید برای ما می افتاد؟!)
علاوه بر این دیده شده است که هر چقدر زمان ارائه خدمات روانشناختی برای آسیبدیدگان نزدیک به زمان حادثه باشد (بلافاصله بعد از حادثه ارائه شود) اثرگذاری آن بیشتر بوده و علیرغم نیاز تمامی بازماندگان بحران به خدمات مشاوره و رواندرمانی، این نوع خدمات بیشتر برای افرادی که علایم استرسی یا اختلالات را نشان میدهند و در صورت نیاز برای بعضی از افراد که علائم شدیدتری دارند ارائه میشود.
فدراسیون جهانی بهداشتی روان (WFMH) در هر سال یک شعار خاص را انتخاب میکند و عمدهترین هدف در این زمینه ارتقا و افزایش آگاهی و تغییر و اصلاح نگرش مردم نسبت به مسائل بهداشت روان و به ویژه در شرایط خاص مانند بلایا و حوادث است.
کشور ما به لحاظ تنوع اقلیمی، جغرافیایی و ژئوپلیتیک، جزو 10 کشور حادثهخیز دنیا قرار دارد و طبق آمار 32 مورد از 40 مدل بلایای طبیعی که در جهان رخ میدهد، در این تجربه شده است.
حال با توجه به اینکه کشور ما بر اساس اطلاعات و آمارها جزء 10 کشور نخست حادثه خیز در بین کشورهای جهان است و سیر تاریخی حوادث بزرگ از جمله سیل، زلزله و جنگها را تجربه کردهایم، ضروری است متولیان سلامت ، امدادگران و سازمانهای پشتیبان که در این حوزه نقش و سهم مهمی دارند و در شرایط بحران به لحاظ مدیریتی به صورت یکپارچه و هماهنگ عمل کنند و متناسب با نیازها و حوادثی که اتفاق میافتد بهمردم ارائه خدمت نمایند.
اما واقعیت دیگری که پشت پرده حوادث و بلایا وجود دارد و همواره نادیده گرفته میشود و یا ضرورت و اهمیت آن حتی برای گروههایی چون متخصصین ، سازمانها و نهادها و حتی خود مردم درک نشده است ، آسیبهای روانی ناشی از حوادث و بلایا بوده که معمولاً افراد آسیبدیده از زمان حادثه ماهها ، سال ها و بعضی از این افراد حتی تا آخر عمر با آن درگیر هستند و از عوارض روانی آن رنج میبرند.
از این رو توجه جدی به هماهنگی بینبخشی و توانمندسازی سازمانها به منظور اهمیت بخشیدن به موضوع سلامت روان و حفظ شأن و کرامت انسانی در شرایط بحرانی امری ضروری ، لازم و انکارناپذیر است./
تهیه شده توسط مرکز مشاوره وسلامت روان بهداشت و درمان صنعت نفت گچساران